از فروزان اسکندری داستانک همان شب صدای برخورد باران به شیشه ها دلم را لرزاند…صدای تقه در که بسته شد…رعد اسمان را دربرگرفت وبرق آن روی کت جامانده اش روی مبل چشمم را زد. 17 بهمن 1398/0 دیدگاه /توسط nasknashr https://naskpub.ir/wp-content/uploads/2020/02/nask-logo-300x138.jpg 0 0 nasknashr https://naskpub.ir/wp-content/uploads/2020/02/nask-logo-300x138.jpg nasknashr2020-02-06 12:15:362020-02-06 12:16:29از فروزان اسکندری
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.