از حمید شهیریفروردین 30, 1399/در داستانک/توسط nasknashrحالم آنقدر خراب است که نمیتوانم از تخت پایین بیایم. این آبزیپو هم از گلوم پایین نمیرود. اگر مادر اینجا بود، به دادم میرسید. او از خانهی سالمندان هم رفته است. از کجا باید سراغش را بگیرم؟ حالم خراب است، خراب. https://naskpub.ir/wp-content/uploads/2020/02/nask-logo-png-300x138.png 0 0 nasknashr https://naskpub.ir/wp-content/uploads/2020/02/nask-logo-png-300x138.png nasknashr2020-04-18 12:23:462020-04-18 12:23:46از حمید شهیری
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.