از حمید شهیری

می‌خواست در آن بحران کاری کرده باشد. چیزی بگوید اما انگار دهانش رابسته بودند. مصلحت بود که چیزی نگوید و بنشیند و خیره نگاه کند. وقتی درختان باغ همه خشکیدند، باز چیزی نگفت. مصلحت این بود که چیزی نگوید. وقتی لیلا را نیز با خود بردند باز چیزی نگفت. حالا نوبت خودش شده بود که […]

از حمید شهیری

«ابله چرا از توی آینه به من خیره شده‌ای؟ خودت هم باور کرده‌ای که ابلهی؟ تمامش کن. از روی چهارپایه بپر تا مثل آونگ به حرکت درآیی و میان زمین و هوا معلق شوی. جماعت بیاید و ببیند و انگ ابله بودن را از روی ما بردارند و بر کس دیگری الصاق کنند. بر کسی […]

رونمایی از دو مجموعه داستان گروهی

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،‌ نشست رونمایی از دو مجموعه‌داستان «کافه رُس» و «ناصر‌خُله، ناصرشاه» اثر نویسندگان حمید شهیری، فروزان اسکندری، مژگان شعبانی، سارا رحمانی نهوجی، سپهر سهرابی و احمدرضا احمدوند روز جمعه (12 مهرماه) با حضور علاقه‌مندان به ادبیات در کتابفروشی نشرچشمه کارگر برگزار می‌شود. در این نشست علیرضا ایرانمهر به‌عنوان سخنران و منتقد ادبی […]